با خودسوزی سحر خدایاری، “دختر آبی”،
آخرین برگِ نجات رژیم اسلامی نیز، به آتش کشیده شد!
امروز تمام زنان و مردانِ آگاهِ ایران، “سحر” هستند.
علت استفاده از واژهی “تمام” زنان و مردن، اینستکه حکومتگران و مزدورانش را، بخشی از مردم ایران نمیدانیم و به حساب نمیآوریم.
رژیم ملاها از آغاز دستیابی به قدرت، مسیری را انتخاب کرد که با ایران و ایرانی در تضاد و با آزادی و عدالت و انسانیت، در ستیز بود. بنای جمهوری اسلامی بر پایه یِ انکار حقوق طبیعی انسان؛ تبعیض بین زن و مرد، و بین ادیان و مذاهب بوده است.
احساسات و موج همدردی هم میهنانمان در مورد خودسوزی و مرگ جانسوز سحر (دختر آبی)، در ضمنی که درست و بجا و مورد تقدیر است و نمودار مهر و صفای مردممان میباشد؛ کافی نیست!؟
باید آماده باشیم که گام بعدی را برداریم. یعنی احساسات و همدردی مان را وارد مرحلهی عمل کنیم.
…
حکومت نشان داد که این تنها مردم نیستند که وسیلهی ابزاری هستند، بل که اسلام نیز تنها بهانهای است برای غصب قدرت و چپاول ثروت!؟ یعنی با استفادهی ابزاری از اسلام، مهم ترین کارتهای خود را نیز به آتش کشید. و گرنه نه پیامبر و نه اسلام، هیچکدام مشکلی با حجاب نداشتند. دوچرخه سواری و حضور در ورزشگاه برای تماشای فوتبال نیز، کوچکترین ربطی به مذهب ندارد و تنها حربهای است در دست حکومتگران مردم ستیز!؟
شهریور ۹۸