مردسالاری – پدرسالاری و نقش زن
مردسالاری – برتری، اعمال قدرت و حاکمیت مرد بر زن می باشد.
پدرسالاری – بخشی از مردسالاری است.
نقش زن – تبعیض جنسی و منزلت پائین زن که زائیدۀ مردسالاری و پدرسالاری است، ریشه در سنت و مذهب دارد. در مردسالاری و پدرسالاری، اطاعت زن از مرد، قوانین ارث، و بقای نام خانواده، همه از سنت های اجتماعی-مذهبی هستند. مذهب، برای پیشبرد مقاصد خود و ادامۀ بقایش، نیمی از انسان ها، یعنی زنان را در اختیار نیمۀ دیگر، یعنی مردان قرار داد؛ و با این عمل، توانست نیمی از جمعیت را بسوی خود، جلب و جذب نماید.
مذهب، با استفاده از غریزۀ حیوانی بشر، “شکم و تنبان”، و حرص و طمع انسان؛ با برتر شمردن و سوار کردنِ مرد بر زن، وارد کارزار شد. در آغاز، زن را کوبید، او را ناقص الخلقه (زن از یک دندۀ مرد) خواند، کم عقل و ناچیز شمرد؛ و حتی زن را عورت نامید.
واژه نامه فارسی، عورت را چنین معنی می کند: امری که انسان از آن شرم داشته باشد، جنس زن، آلت تناسلی، عضوی که انسان از روی شرم و حیا می پوشاند.
با در نظر گرفتن فلسفه ی “شکم، تنبان و کیسه” قابل درک است که چگونه مردها در کمال خود خواهی و دربست، به مذهب گرویدند. زن از یک طرف وظیفه داشت (دارد) که خورد و خوراک مرد را آماده کند، خانه داری کند، هر موقع مرد خواست و اراده کرد؛ او را از لحاظ جنسی ارضاء کند و فرزندان را به ثمر برساند؛ و از طرف دیگر، از حقوق برابر برخوردار نباشد: نه تنها در ارث و ثروت، سهمش کمتر و ناچیزتر بود، بلکه حتی زمانی که اجازۀ اشتغال بکار را دریافت، درآمدش در کار و شغل، فقط نیمی از درآمد مرد باشد.