منشور لائیسیته
سیاست و مذهب، دو بعد اساسی حیات اجتماعی بشر است ولی از جهات بسیار و به صورت یبنیادی از یکدیگر متمایز است. هدف غایی سیاست دستیابی به امنیت است، ترجیحا از طریق برقراری عدالت. هدف غایی مذهب رستگاری است .اقتدار سیاسی بر پایۀ حاکمیت شکل میگیرد که پدیده ای تاریخی است؛ اقتدار کشور و مذهبی به تقدس متکی است که ورای تاریخ قرار دارد .در سیاست، مرجع نمایندگی تقدس است .در میدان سیاست، خطا عبارت است از ، مردمش هستند؛ در مذهب، مرجع نمایندگی تخطی از قانون، به جرم تعبیر میشود و مجازاتش توسط مراجع قانونی صورت میپذیرد؛ در مذهب . به گناه تعبیر میشود و مجازات آن جهانی دارد ، خطا عبارت است از سرپیچی از فرامین الهی ساماندهی سیاست استفاده از ابزار قهرآمیز را لازم میاورد؛ ساماندهی مذهب مستلزم احتراز کامل از این ابزار است .تمامی مردمی که در دل یک واحد سیاسی زندگی میکنند، تابع اقتدار سیاسی هستند؛ فقط گروه مؤمنان هر مذهب، تابع اقتدار آن مذهب هستند. در طول تاریخ، تفکیک عملی این دو حوزه، به مرور و با پیشرفت جوامع، هر چه پیشتر رفته و همزمان، لزوم این جدایی نیز هر چه بیشتر خود را به همگان نموده است .ولی تعمق در باب لزوم جدایی نظری این دو حوزه، خاص عصر جدید است که برنامۀ به اجرا گذاشتن هر چه روشنتر و قاطع تر این جدایی را در پی آورده است .یکی از دلایل عمدۀ اعتنا به لزوم این امر، مرجع قرار گرفتن دمکراسی است در دوران جدید و آگاهی به این امر اساسی که سیاست میتواند دمکراتیک بشود، ولی دین دمکراتیک شدنی نیست.
لائیسیته، شیوه ایست بی ابهام برای اجرای برنامۀ جدایی سیاست از مذهب .کارکرد لائیسیته، تصفیۀ مصادیق اختلاط سیاست و مذهب در صحنۀ جامعه است تا این دو را رسما و با تدابیر قانونی مناسب از هم سوا نگاه دارد و با جدا کردن سیاست از مذهب، آزادی را در این دو حوزه پاس بدارد.
لائیسیته روحانیت را از هر فعالیت سیاسی و خدمت دولتی منع میکند. لائیسیته برابری مطلق شهروندان را صرفنظر از اعتقاداتشان برقرار میسازد. . تضمین میکند ، لائیسیته حق همگان را برای داشتن یا نداشتن مذهب و تغییر مذهب