سرنوشت، یک انتخاب است
تقدیر، موهومات و خرافات!
امروز پایان سال می باشد؛ سالی که طبیعت با ایران ناسازگار بود؛ سالی که با سیل نابود کننده و تخریبی آغاز شد و با بیماری همه گیر و کشنده، پایان یافت. سالی که فساد حکومتی و یک بُعدی گری؛ سیاست غیرایرانی و فرقه گرائی حکومت؛ زندگی مردم را به زیر خط فقر بُرد و درمانده و بیچاره کرد. این ها کافی نبودند، رژیم برای ادامه یِ عمر منحوس حکومتش، با بی شرمیِ تمام و بربریت مذهبی، دست به کشتار وحشیانه ی شهروندان میهن مان زد. سالی که امروز به پایان می رسد، سالِ تاریکی بود!
ما، طبیعت را نمی توانیم کنترل کنیم، ولی تعیین سرنوشت مان در دست خودمان است. برای شرکت در تعیین سرنوشت، و نجات از تاریکی، نیاز به سه عامل داریم: خواستن، اراده کردن، و گام برداشتن. این سه عامل باید با هم باشند، هیچکدام به تنهائی کارساز نخواهند بود. خواستن، به تنهائی یعنی منتظرِ معجزه بودن، و توهمِ عوامل غیبی داشتن؛ اراده، به تنهائی بی مفهوم است؛ و گام برداشتن باید هدفمند و با برنامه باشد. ولی این سه عامل با هم، سرنوشت ساز اند.
ایران فردا، ایرانی است که بدون دخالتِ آگاهانه و شرکتِ پویایِ ما، شکل میگیرد!؟ ایرانی که مسیرِ خودش را طی میکند، ما در کنار ایستاده و تنها شاهد اتفاقات و حوادث و تماشاچی هستیم، و دیگران در شکل گیری اش دخالت دارند! ایران تنبل ها، ایرانِ هرچه بادا باد! ایرانِ ای بابا من یک نفرم، چکار میتونم بکنم؟ ایرانِ تقدیر و سرنوشت! یا فردای ایران، انتخاب می کنیم و آینده را میسازیم؟
نوروز، روزی نو، آغازی نو و تولدی دوباره است. نوروز، بر عکس سالِ اسلامی و مسیحی و یهودی که همه شان، نسبت های مذهبی دارند؛ آغاز یک سال طبیعی و شروعِ نخستین فصل سال، بهار است. همه مان طیِ دوران کودکی، شاهد بودیم که چگونه مادرانمان، پیش از نوروز، خانه تکانی می کردند. آتش افروزی چهارشنبه سوری و رسمِ شکستن کوزه نیز برای دگرگونی و شروعی تازه بود. این – روز از نو – روزی از نو، فرصتِ مناسبی است که توهُمِ تقدیر را کنار بگذاریم؛ آگاهانه و هوشمندانه، آینده مان را بسازیم.
منتظر آینده می نشینیم، یا آینده را میسازیم؟
نوروزتان پیروز