نوشتار ماه (گاه بگاه)
مردم در ایران چه میخواهند؟
پرسش: به نظر شما سیاست آلترناتیو در زمین فعلی سیاست ایران حول چه محورها و مسائلی میتواند شکل بگیرد؟
پاسخ: یکی از این موارد جمهوری خواهی محض است، یعنی جمهوری بدون پسوند و پیشوند. سوسیال دموکراسی هم طرفدارانی دارد.
کتابهای پیشنهادی
تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران
انقراض قاجاریه
تاًلیف ملک الشعرای بهار
من آن روز و دیروز و امروز و همیشه صاحب همين عقیده ام که باید دولت مرکزی مقتدر باشد و شکی نیست دولت مقتدر مرکزی که با همراهی احزاب و مطبوعات آزادیخواه و به شرط عدالت بر سر کار آمده باشد، می تواند همه کار برای مملکت بکند و از ضعیف کردن دولت ها و تحریک اطراف بر ضد دولت، جز مفسده چیزی حاصل نخواهد شد!
من متهم میکنم
کميته ی مرکزی حزب توده را
فریدون کشاورز
“ایراد من به کامبخش و کیانوری این بود که در حالی که عمال رژیم استالین بودند با اصرار وارد حزب شدند به مقام های بالای حزب دست یافتند و حتی پس از فاش شدن جنایات رژیم استالین به کارهای خود ادامه دادند و حزب توده ایران را که اکثریت افراد آن مردمی پاکدامن و انساندوست و با ایمان به عقاید خود بودند بدنام کردند.”
کشاورز در مورد ملی شدن صنعت نفت، می نویسد:
“مصدق موفق شد در مجلسی که اقلا ۷۵٪ وکلای آن مرتجع و به طریقی با کمپانی نفت انگلیس مربوط بودند قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را به تصویب برساند. … آمریکائی ها خیال می کردند که پس از تصویب این قانون با مصدق “کنار” خواهند آمد. اشتباهات آنها این بود که این مرد وطن پرست و این مبارز پیر و کهنه کار ضد دخالت خارجی در امور ایران را نمی شناختند و نمی دانستند که او جز به منافع مردم ایران توجه ندارد. این سرسختی مصدق و عدم سازش او با آمریکا باعث سقوط حکومت وی گردید. … حکومت شوروی هیچ کاری برای پشتیبانی از مصدق نکرد؛ بلکه برعکس … کافی است یادآور شویم که طلای ایران که در بانک مسکو به امانت گذاشته شده بود با وجود بی پولی حکومت مصدق به او داده نشد ولی پس از سقوط مصدق به زاهدی که عامل کودتا و مزدور آمریکا بود داده شد.”
خاطرات عبدالمجید مجیدی
وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه (۱۳۵۱-۱۳۵۶)
ویراستار : حبیب لاجوردی
با آن که مجیدی در بالاترین سطح دولت قرار داشت، گاه بود که اطلاعات لازم برا ی انجام وظائف خود را در اختیار نداشت. برای مثال، مجیدی می گوید، در زمانی که مسئولیت سازمان برنامه را به عهده گرفت، « ما همه اش یک مقدار در تاریکی و با حدس و پیش بینی کار می کردیم و برنامه ریزی می کردیم و تنظيم بودجه می کردیم… اینها همه یک اطلاعاتی بود و برنامه هایی بود که تصمیماتش گرفته شده بود بعداً به ما ابلاغ می شد…»
اندیشه های طالبوف تبریزی
نوشته فریدون آدمیت
طالبوف، علم و آزادی را دو عامل ترقی مدنیت می شناسد.
اما تأکید می کند که آزادی باید متحد با مساوات باشد.
مساوات یعنی “برابری، بی تفاوتی و بدون تبعیض”
انقلاب فراموش شده
دولتهای عصر مشروطه تا کودتای ۱۲۹۹
برنامهها و دشواریها
نوشته دکتر فواد پورآرین
نه مظفرالدین شاه و جانشینش و نه دولتمردان و نمایندگان مردم هیچ یک از ساختار سیاسی نوین، تعریف و برداشت جامع و هماهنگی نداشتند. ساز و کار نظام حکومتی نو پا نیز مشخص نبود؛ جامعهُ ایرانی می دانست که چه نمی خواست ولی دقیقاً از آنچه می خواست- جز در کلیّت تفسیر نشده- و چگونگی تحقق نظام مطلوب خویش، چارچوب روشنی نداشت.
این بود که که به فرو پاشی همهٔ هنجار های سیاسی پیشین کشور حکم داد، بی آنکه جایگزین مناسبی برای آن در نظر کرفته باشد.
در این كتاب به بررسی زمینه های تئوریک و باور های مکتبی نظام ولایت فقیه خواهم پرداخت، تا شاید، تا اندازه ای، روشن گردد، که اِعمال خشونت، زیر پا گذاشتن حقوق بشر، نفی و نابودی نهادهای دموکراتیک، دشمنی با حقوق شهروندی، سرکوبی آزادی ها، گسترش بی عدالتی های اجتماعی و …، نه محصول رفتار غیر عادلانه این یا آن فرد مسئول، و یا حتی، صرفاً محصول سیاستهای نابخردانه دولت و یا دولتمردان، بلکه بخشی جدائی ناپذیر از کل سیستم نظام ولایت فقیه است.
ایران بین دو انقلاب
نوشته یرواند آبراهامیان
ترجمه ی احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی
این کتاب به سه بخش تقسيم شده است. بخش نخست با بررسی سده ی نوزدهم، انقلاب مشروطه و حکومت رضا شاه، پیشینه ی تاریخی لازم را برای فهم تحولات ایران نوین به دست می دهد.
بخش دوم ، زمینه ی اجتماعی دگرگونیهای سیاسی سالهای فرو پاشی حکومت رضاشاه (شهریور ۱۳۲۰) تا شکل گیری حکومت خود کامه ی محمد رضا شاه (مرداد ۱۳۳۲) را تجزیه و تحلیل می کند.
این ۱۲ سال تنها دوره ی مهم از تاريخ ایران معاصر است که مورخان می توانند آن سوی ظواهر سیاسی، یعنی ساختارهای اجتماعی سیاست ایران را ببینند و ريشه های قومی و طبقاتی جنبش های سیاسی مختلف را بررسی کنند.
بخش سوم ، شرح برنامه های اجتماعی – اقتصادی محمدرضا شاه، تنشهای سیاسی که به واسطه ی این برنامه ها تشديد شده بود و سر انجام وقوع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷.
خاطرات سیاسی خلیل ملکی
با مقدمه همایون کاتوزیان
خلیل ملکی، از یایه گذاران مکتب سوسیالیست ایرانی است؛ تلاشگری که با از خودگذشتگی، هستی اش را در این راه گذاشت . ملکی پیوسته باور داشت که در هیچ شرایطی نباید دست روی دست گذاشت و ساکت نشست،( بلکه در هر زمان و در حدود امکانات موجود) بایستی چراغ مبارزه و کوشش سیاسی – اجتماعی را به نحوی روشن نگاه داشت. ملکی می نویسد : ” پاک و صاف بودن هدف ما اجازه می داد که برای رسیدن به هدفهای مشروع به وسائل نامشروع نیاز نداشته باشیم.” … کاتوزیان در مقدمه ی کتاب “خاطرات خلیل ملکی” می نویسد: ” ملکی آنقدر در عمر خود از افراد گوناگون – اغلب از نزدیک ترین کسانش – نامردی، بی انصافی، حق ناشناسی، بی مروتی و حتی بی رحمی دیده بود که اغلب زیر لب زمزمه می کرد:
ز بس که مرد مک دیده، دیده مردم بد کنون به مرمک دیده، سوء ظن دارم!
معمای هویدا
عباس میلانی
شاه به امید تطمیع موج فزاینده ی انقلاب، به بازداشت هویدا فرمان داد. اما آن موج تطمیع پذیر نبود. دیری نپایید که در ۱۶ ژانویه ۱۹۷۹ شاه و خاندان سلطنتی از ایران گریختند. امید واقع بینانه ی بازگشتی هم در کار نبود. در عین این که بسیاری از مایملک شخصی خویش، از جمله سگ سلطنتی را، با هواپیما به همراه بردند، اما هویدا را که به مدت سيزده سال نخست وزير معتمد شاه بود، در ایران واگذاشتند.
اختناق ایران
مورگان شوستر
ترجمه حسن افشار
“ویلیام مورگان شوستر.. جوان آمریکایی دنیا دیده ای با کوله باری از تجربه کاری در کوبا و فیلیپین بود که در 1911.. یعنی حدود پنج سال بعد از انقلاب مشروطه به درخواست دولت ایران برای سروسامان دادن به امور مالی کشور به این دیار آمد و هشت ماه بعد… با اولتیماتوم روس ناچار به ترک ایران شد… نوشته شوستر گویی از دل برآمده باشد سخت بدل می نشیند. دلسوختگی نویسنده که در جای جای اثرش پیداست هر ایرانی وطن دوستی را متاثر می کند.”
تیمورتاش
در صحنه سیاست ایران
تحقیق و نگارش دکتر باقر عاقلی
رضا شاه که بیشتر زندگی خود را در سربازخانه گذرانده بود به آداب و رسوم دربار آشنائی نداشت و به یک معلم و مربی نیاز داشت. “شاه هنوز نمی دانست فرق بین کاردار و وزیرمختار چیست؟ وظایف کنسول چه می باشد؟ اتاشه اقتصادی چه وظایفی دارد؟”…. حتی پوکر و رامی هم باید یاد می گرفت که اگر نیاز بود با سران کشورهای بزرگ برای سرگرمی پشت میز بنشیند و ورق بازی کند. تیمورتاش حتی باید طرز غذا خوردن و کارد و چنگال بدست گرفتن را به شاه می آموخت.
خاطرات شاپور بختیار
نخست وزیر ایران (۱۳۵۷)
ویراستار حبیب لاجوردی
سازمان امنیت وظیفه داشت که نگذارد یک نیروی اصیل ملی که وابسته نباشد، پا بگیرد. حتی یک حزب که طرفدار مشروطه باشد، قبول نمی کرد، مگر اینکه خودش در آن کار دخالت داشته باشد، مگر اینکه اعضا را سازمان امنیت تعیین کرده باشد، … ما در تحت فشار یک رژیم به تمام معنا دیکتاتوری – فاشیستی بودیم. هیچ تردیدی نیست.
خاطرات ابوالحسن ابتهاج
بکوشش علیرضا عروضی (دو جلد)
اتهاماتی که علیه تیمورتاش مطرح کرند پوچ و بی اساس بود.
کار تیمورتاش و قدرتی که پیدا کرده بود حسادت عده زیادی، منجمله خود رضاشاه، را بر انگیخت و دشمنان زیادی پیدا کرد.
بعد از سفرش به انگلیس و شوروی مورد سوءظن رضا شاه قرار گرفت و دشمنانش هم تهمت های بی پایه ای به او میزدند مبنى بر اینکه با روسها ساخته است و میخواهد رژیم را تغییر بدهد. البته همه ی این اتهامات زمینه سازی برای از بین بردن او بود…طولی نکشید که رضا شاه او را معزول کرد و …به زندان انداختند و از بین بردند.
انقلاب ایران در دو حرکت
نوشته مهندس مهدی بازرگان
مهدی بازرگان در مورد “عنصر مذهب بجای ملت و مملکت” می نویسد:
” اولین تمایز و توسعه خط مشی امام، توجه خاص به اسلام و مسلمانان بود و کنار گذاشتن یا فرعی شناختن ایران و ایرانیان بود.
اختلاف بین ایشان و پیروان نزدیکشان، با ما و اکثریت مبارزین سالیان گذشته و شرکت کنندگان در راه پیمائیها، …
1) نفی ملی گرائی و ملیون و یکنوع نهضت ضد ایران.
2) مکتب گرائی و انحصار گری.
3) صدور انقلاب و اسلام.
4) اداره امور کشور و اجرای برنامه های عمومی بدست روحانیت و فقها.
هدف دولت موقت: “خدمت به ایران از طریق اسلام” بود؛
در حالیکه آقای خمینی دنبال “خدمت به اسلام از طریق ایران” بود.
یادداشت های اسدالله علم
ویرایش و مقدمه مشروحی در بارۀ شاه و علم از علینقی عالیخانی
“نمایندگان پارلمان نیک میدانند که از سوی دستگاه شاه دست چین شده اند و باید تنها به او سرسپردگی داشته باشند. در نتیجه در مورد مسائلی مانند انتخاب نخست وزیر و وزیران ، بودجه، سیاست خارجی و دفاعی، نقش آنان چیزی مگر صحه گذاردن بر تصمیمهای شاه و تکنوکراتهای او نیست….. سران ، سیاستمداران و سفیران کشورهای بزرگ و یا مهم از نظر ایران ، میدانند که مسائل اصلی را باید با شاه در میان نهاد و تماس با وزارت خارجه و یا دستگاههای دیگر سودی ندارد.”
مأموریت در ایران
بقلم ویلیام سولیوان
(آخرین سفیر آمریکا در رژیم پهلوی)
ترجمه محمود شرقی
توهم شاه در مورد اعتراضات گسترده ی مردم:
وسعت و مهارت و پیچیدگی اعتراضات، حتی از عهده ی “کی جی بی” (ضد اطلاعات شوروی)
به تنهائی خارج است، باید با شرکت و همراهی ضد اطلاعات انگلیس و آمریکا باشد.
غرور و سقوط
نوشته سر آنتونی پارسونز
(آخرین سفیر انگلیس در رژیم پهلوی)
ترجمه دکتر منوچهر راستین
رونق اقتصادی که در اوايل سال ۱۹۷۴ آغاز شد تنگنا ها و تضاد هایی را نیز با خود همراه داشت.
تزریق ناگهانی در آمد های هنگفت حاصله از افزایش قیمت نفت در دسامبر سال ۱۹۷۳،
بدون افزایش سطح تولید، تعادل عرضه و تقاضا را در بازار ایران بر هم زد و به تورم و گرانی بیسابقه ای انجامید
که نرخ آن باعترافات مقامات دولتی در حدود بیست در صد در سال و عملأ خیلی بیشتر از آن بود
سیستم ابتدایی راه آهن ایران برای حمل کالا های مصرفی و وارداتی کافی نبود
و بنادر کوچک ایران ظرفیت پذیرش کشتی هایی را که کالا های سفارشی از خارج را به ایران حمل می کردند نداشت
پاسخ به تاریخ
نوشته ی محمد رضا پهلوی
این کتاب خاطرات و زندگینامه محمدرضا پهلوی است.
در مورد اختیارات شاه میگوید: “فراموش نباید کرد که پیش از اصلاح قانون اساسی در سال 1328 پادشاه دارای اختیارات کافی برای رهبری امور مملکتی نبود.
پس از این اصلاح و کسب اختیار انحلال مجلس، من توفیق یافتم بعد از حکومت مصدق، دولتهای جدی، میهن پرست و پرکاری را مصدر امور نمایم”
یکرنگی
شاپور بختیار
پادشاه در مقابل فشار مردم کوچه و بازار خود را تنها می دید.
با این همه دفع الوقت می کرد. در انتظار چه بود؟ به ظن قوی برایش مشکل بود.
پس از آن که سالها ما را نالایق و مزاحم خوانده بود، حالا دست نیاز به سمت ما دراز کند
و آشکارا بگوید «من به یاری شما محتاجم»
کلیات میرزاده عشقی
تهیه علی اکبر مشیر سلیمی
خاکم به سر، ز غصه به سر خاک اگر کنم/ خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
من آن نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک/ وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی ای وطن ای عشق پاک من/ ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم
عشقی در سن ۳۱ سالگی در سال ۱۳۰۳ به دستور رضا شاه پهلوی ترور شد.
تاریخ سیاسی بیست و پنج سالۀ ایران
(از کودتا تا انقلاب)
تألیف سرهنگ غلامرضا نجاتی
بررسی رویداد ها و جریان های سیاسی نیم قرن اخیر و ترسیم روشن و مستندی از زوایای پنهان تاریخ معاصر ایران، بویژه دوران بیست و پنج ساله بین کودتای 28 مرداد 1332 و پیروزی انقلاب اسلامی یک ضرورت مهم فرهنگی و اجتماعی است.
نهضت ضد استعماری مردم ایران، یک رویداد اتفاقی و بدون مقدمه نبود، بلکه همانند همه ی جنبشها و انقلابها، به دنبال یک سلسله مقتضیات ناشی از تحولات اجتماعی و جهانی پس از جنگ جهانی دوم، به صورت یک ضرورت تاریخی بوجود آمد و به پیروزی های بزرگی منتهی گردید. شکست نهضت نیز ناگهانی و بدون مقدمه نبود و علل و عوامل چندی مو جبات آن را فراهم ساخت.
پدر، مادر، ما متهمیم
دکتر علی شریعتی
ای پدر من، ای مادر من!
دین تو، مذهب تو و همه اعمالی که بنام دین و مذهب انجام می دهی و همه عقایدی که بنام دین و مذهب داری، همه اش بیهوده و زیان آور است!
… دین تو عبارت است از یک نیرویی که ترا از دنیا … غافل می کند و همه دلهره و وسواس و ترس و کوشش و مسئولیت و تلاش ترا متوجه مرگ و بعداز مرگ می کند، و من بعنوان جوان امروز، روشنفکر امروز، تحصیل کرده امروز، به “پیش از مرگ” کار دارم، و دین تو هیچ سخنی درباره پیش از مرگ بمن نگفته، به تو هم نگفته، تو هم نمی دانی، ،…
سازگاری ایرانی
نوشته مهندس مهدی بازرگان
از ترکیب تأثیرهای مستقیم بردباری، نوسنهای زندگی، و زمینگیری این خصلت کلی و عمیق در ایرانی پیدا شده است که بعنوان یک سیستم دفاعی خود را با شرایط گوناگون زمان و مکان منطبق نماید و بهر سختی و مشقت و احیانن (احیانا!) بهر ننگ و نکبت تن دهد در سرما و گرما بسوزد، با فراخی و تنگی بسازد، با دوست و دشمن کنار آید، آقائی کند و نوکری … برای آن که سر جای خود زنده بماند!
دیوان فرخی یزدی
شاعرلب دوخته
به اهتمام حسین مکی
قسم به عزت و قدر و مقام آزادی | که روحبخش جهان است نام آزادی | |
به پیش اهل جهان محترم بُوَد آنکس | که داشت از دل و جان، احترام آزادی | |
چگونه پایگذاری به صِرف دعوت شیخ | به مسلکی که ندارد مرام آزادی | |
هزار بار بُوَد به ز صبح استبداد | برای دسته پابسته شام آزادی | |
به روزگار، قیامت به پا شود آن روز | کنند رنجبران چون قیام آزادی | |
اگر خدای به من فرصتی دهد یک روز | کِشم ز مرتجعین انتقام آزادی | |
ز بند بندگی خواجه کی شوی آزاد | چو «فرخی» نشوی گر غلام آزادی |
خاطرات پرویز راجی
( آخرین سفیر شاه در لندن)
پرویز راجی می نویسد: “شاه و همه کسانی که شبیه من در اردوگاه شاه قرار دارند،
چکونه می توانیم مدعی داشتن غرور ملی باشیم، در حالی که از مردم مملکت بریده ایم
و با عجز و لابه از کشورهای غربی تقاضای حمایت از خود را داریم؟”
۵۰ سال نفت ایران
نوشته مصطفی فاتح
“… من تماس بیشتری با رجال خودمانی پیدا کردم و به تحقیق دانستم که بیشتر طبقه ی حاکمه ی ایران از وزیر و وکیل و نامه نگار و رجال و سیاستمداران … میهن و دین و ملک و وجدان برایشان پشیزی ارزش ندارد. معبود و مقصود آنها زور و زر است و هر کس مقاصد پلید آنها را تأمین کند بنده وار در خدمتش میایستند و دروغ و تقلب و ریاکاری … اشخاصی را شناختم که حاضر بودند منافع کشور خود را فدای پول نموده و از هیچگونه پستی و فرومایگی روگردان نباشند.”
دو قرن سکوت
سر گذشت حوادث و اوضاع تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام
از حمله عرب تا ظهور دولت طاهریان
نوشته دکتر عبدا الحسین زرین کوب
پیروان پیامبر عرب، از پایداری و مقاومتی که ایرانیان در دفاع از کشور و کیش خویش نمودند چنان در خشم بودند که چون دست یافتند هر چیز را که موجب تقویت ملیت و فرهنگ و تمدن دانستند، تخریب و نابود ساختند. شهرها را با خاک یکسان … و کتب علمی، تاریخی، هنری و مذهبی را بدون استثنا سوزاندند و نابود کردند.
از تاریخ ایران، سر جان ملکم
جامعه شناسی خود کامگی
تحلیل جامعه شناختی ضحاک مار دوش
نوشته علی رضا قلی
…نظام سیاسی ایران از میان انواع نظام های شناخته شده، نظام خود کامگی بوده است، یعنی نظامی که به ظاهر یک نفر، بدون ضابطه و قانون، خواسته های خود را تحمیل می کند…
فردوسی در داستان “ضحاک مار دوش” دو مار را که مغز انسان ها خورا کشان است نماد این خود کامگی قرار می دهد…
اما چه میشود که ریشه های خود کامگی همچنان در اعماق تاریخ ما می پاید و می ماند؟
این کتاب از خلال هزار تو های تاریخ دیر سال ایران و ایرانیان ، به جست و جوی علل و عوارض دیر پایی و ماندگاری خود کامگی در نظام سیاسی و فکری می پر دازد و با جست و جو در اخبار و احوال تاریخی و با توجه به نظریه های نوین جامعه شناسی سعی در یافتن و تبیین و تعریف آبشخور خود کامگی دارد.
امیر کبیر و ایران
نوشته فریدون آدمیت
میرزا تقی خان امیر کبیر ، به مدت سه سال و سه ماه، صدر اعظم ایران بود.
واتسون، منشی سفارت انگیس می نویسد :”امیر نظام به همان اندازه پر کار بود که غیرت مسئولیت داشت؛
روز ها و هفته ها می گذشت که از بام تا شام کار میکرد و نصیب خود را همان وظیفه ی مقدس می دانست و دشواریها و نیرنگها نیز او را از کار سست و دلسرد نمی ساخت.”
درستی و راست کرداری از مظاهر دیگر استحکام اخلاقی اوست. از این نظر فساد ناپذیر بود.
دکتر پلاک اتریشی می نویسد:
“ پولهایی که می خواستند به او بدهند و نمی گرفت،خرج کشتنش شد”
امیر کبیر در حمام فین به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید.
جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
نوشته سرهنگ غلامرضا نجاتی
کودتا ی۲۸ مرداد، گذشته ازآ ثار ونتایج آن، یکی از رویداد های عبرت انگیز زمان است و همواره بصورت یک ننگ و شرمساری در تاریخ باقی خواهد ماند.
شرمساری برای ملتی که در مبارزه بزرگ ضد استعماری خود، امپراطوری بریتانیا را به زانو در آورد و آوازه ی جنبش او، ملل ستم دیده زیر یوغ استعمار را، درآسیا و افریقا بیدار ساخت ولی در پیکار نهایی ایستادگی نکرد و به آسانی درصحنه نبرد عقب نشست.
ننگ برای خاعنینی که با هویت ایرانی، جاسوسی و مزدوری بیگانه را بعهده گرفتند و در گرماگرم نبرد، دروازه را به روی دشمن گشودند، و ننگ برای امپریالیست های انگلیسی و امریکایی، که در برابریکی ازاصیل ترین نهضت های ضد استعماری قرار گرفتند و برای ملت های خود یک رسوایی تاریخی فراهم ساختند.
جامعه شناسی نخبه کشی
نوشته علی رضا قلی
ایا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع بهدست نخبگان و از بالا انجام میشود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟
در دو سدهی اخیر برخیاز نخبگان سیاسی ایران میخواستهاند در ساخت و بافت جامعهای که بر صدر آن قرار میگرفتهاند اصلاحاتی بکنند و تغییراتی دهند. گرچه اینان در وجدان تاریخی توفیقاتی بهدست آوردند و نامشان بهنیکی بر صفحهی روزگار برجا ماند اما خود قربانی خواستها و بستر نامساعد اجتماعی شدند. نمونهی بارز آن میرزاتقیخان امیرکبیر است و پیشاز او میرزا ابوالقاسمخان قائممقام و پساز او دکتر محمد مصدق. این سهتن نه در خواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجهای که عایدشان شد.
در این کتاب عوامل و عوارض درونی و بیرونی و روشهای بیرونراندهشدن اینان از گود بررسی و سعی شده است عوامل و موانع توسعهی سیاسی و اجتماعی ایران شناخته شود.
جامعه شناسی خودمانی
نوشته حسن نراقی